۱۳۹۴ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

مالِ مردم در جیب " مشهد مال "



بسیاری از نهادهایی که ذیل نهادهای سنتی طبقه بندی میشوند ، اکنون به غول پیکرترین بخش از بورژوازی مستغلات ایران تبدیل شده اند و عملا واجد خصائل بنگاههای سرمایه داری هستند. یکی از عمده ترین این نهادها آستان قدس رضوی است که اگر زمانی به فراخور منطق سیاسی دوران ، سرمایه های خود را در حوزه هایی ظاهرا خدماتی-اجتماعی هزینه میکرد اکنون به تناسب تغییر تابوهای مصرفی مجموعه ی بزرگی از اماکن رفاهی و تفریحی را به مجموعه ی دارایی های بی انتهای خود افزوده است. آستان اما همانگونه در ساحت معنوی آغوش را به روی مردم گشوده است ، در ساحت مادی نیز اشتهای سیری ناپذیری به بلعیدن بدیهی ترین حقوق مادی و معنوی مردم دارد. 



اشتهای آستان که اخیرا بواسطه ی پیدا کردن مال ها و مراکز خرید به شدت فعال شده است پس از اتمام نسبی پروژه ی " مشهد مال 1" ، برآن شده است تا هر آنچه از فضا پیرامون این پروژه وجود دارد را نیز به تملک درآورد تا ساخت مجموعه ای از هایپرمارکتها و ... را به انجام برساند که به گفته بازوهای تبلیغاتی آستان " در سطح استانداردهای بین المللی مانند کشورهای آمریکای شمالی " خواهد بود . پروژه ای که در دو قطعه زمین به مساحت‌های حدود 65 هزار متر مربع و دیگری 19 هزار متر و با مشارکت موسسه مالی عسکریه (و به گفته ی برخی رسانه ها ؛ بانک تات )، آستان قدس رضوی، گروه روتانا دبی و به طراحی مشاور کانادایی در حال انجام است. مجریان این پروژه ی عظیم در تازه ترین اقدام خود شروع به تخریب قریب به هفت هکتار از فضای سبز ( باغ روتبال ) و قطع درختان کرده اند تا نشان دهند ترکیب قدرت و میل بی پایان به بازتولید ثروت هیچ مانعی را در سر راه خود تحمل نمی کند. ( البته در سال 83 برای احداث فاز نخست همین پروزه و در حاشیه خیابان جانباز بیش از 2700 اصله درخت قطع شده است ) این در حالی است که طبق اظهارات اعضای شورای شهر ، مشهد " از نظر میزان فضای سبز رتبه آخر را دارد و مردم این شهر سال گذشته حدود ۱۴۰ روز هوای ناسالم تنفس کرده اند. " 



اخیرا اعضای شورای شهر پس از کسب گزارش و بررسی از محل وقوع جرم دستور توقف موقت این پروژه را صادر کرده اند. اما اگر فکر میکنید که این مداخله بابت نگرانی مسئولان شهری بابت حق مردم به شهر بوده است سخت در اشتباهید! در واقع شهرداری که پیشتر زمینهایی را توسط آستان از دست داده است ، اکنون در حال معامله با با مجریان پروژه است تا در ازای آزادسازی طرح ، 22هزار متر زمین از آستان قدس رضوی دریافت کند. (و البته بهتر است بدانید که این بیست و دو هزار متر در ازای فضایی است که پیشتر توسط آستان تصرف و به ساخت " هتل هما " اختصاص داده شده است ) البته پیش بینی کار چندان صحیحی نیست ولی میشود حدس زد که در زمین دریافتی جز یکی دو پارک مسطح و نصب تعدادی آب نما و تیرچراغ برق ، کاری انجام نخواهد شد مگر اینکه شهرداری نیز بتواند راسا پروژه ی هایپر مارکتی را به نام خود بالا ببرد. در همین باره باید این نکته قابل تامل اشاره کرده که مسئولان شهری مشهد ادعا می کنند مصوبات مربوط به تغییر کاربری و ... در زمان شهردار قبلی انجام شده است و اکنون کاری از دست آنها ساخته نیست و جالب اینجاست شهردار قبلی کسی نیست جز " سید محمد پژمان" که هم اکنون در سمت معاونت وزارت راه و شهرسازی مشغول به کار است.




در واقع این قبیل مواجهات نشان میدهد که مجموعه متصدیان شهر که متفقا نیز داعیه ی پاسداشت حقوق مردم را دارند ، با استفاده از سرمایه ی اجتماعی که در اختیارشان قرار گرفته و با تصرف فضاهای عمومی متعلق به مردم در حال رقابتی اقتصادی با یکدیگر هستند. نشانه های عینی  از مداخلات ، دست اندازی ها و تصرفات آنها بر انضمامی ترین ابعاد زیستی شهروندان، می تواند جدی ترین دلیل باشد بر کذب بودن ادعاهای آنها در جهت تحقق حقوق شهروندی. در همین رابطه هر ذهن آگاهی میتواند از خود سوال کند شهرداری که با نقض آشکار حقوق مادی و معنویِ شهر ، منافع یک کارتل اقتصادی را تامین کرده است واجد چه صلاحیتهایی است که در دولتی مدعی مبارزه با فساد به سمت معاومت وزیر ارتقا پیدا کند؟ آیا این بخشی از توهم توطئه خواهد بود اگر بگوئیم چنین ارتقایی نمی تواند بدون ارتباط با لابی گریِ کارتل هایی از جنس آستان قدس باشد تا پروژه های اشغالگرانه ی خود را با آسودگی خاطر بیشتر پیگیری نمایند؟

باغ ۶.۵ هکتاری قربانی «جهان مال» می شود
http://goo.gl/leumuZ
ابعادی دیگر از پروژه جدید آستان قدس
http://goo.gl/1Vs4ZL
 قطع شبانه درختان يک باغ در مشهد
http://goo.gl/SzioKM
مشخصات پروژه ی مشهد مال
http://goo.gl/WrVxIW
ليست پروژهاي درحال اجرای آستان قدس
http://goo.gl/qWZvpS
شهر مشهد چه نیازی به «مشهد مال» دارد؟!
http://goo.gl/87eOe0


۲ نظر:

  1. بدا به حال توده مردم کارگر و زحمتکشی که به چنین متصدیان و دولت و دم و دستگاهی باور دارند.
    البته،برنامه ریزی و اجرای این نوع پروژه ها که به نام های گوناگون مثل همین هایپر مارکت ها، ساختمان و سدسازی ها، ایجاد مزراعه نمونه برای کاشت محصولات دست در ژن برده شده، یعنی تغییر ژن داده مثل حبوبات و غیره و نیز مناطق آزاد اقتصادی و صنعتی انجام می گیرند، نه چیز محلی مشهدی و آستان قدسی اند و نه حتی ملی و فقط از کله جنایتکارانه بورژوازی وطنی ایران بیرون زده اند، بلکه این ها از یک پروژه جهانی ناشی شده اند که سرمایه امپریالیستی بعد از جنگ دوم جهانی با سرپرستی سرمایه امپریالیستی ایالات متحده وبا موجودیت دادن به سازمانها و مؤسسات جهانی مثل بانگ جهانی، صدوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی ، گروه جی 7 و 8 و اکنون جی 20 و بریسک نَشأت گرفته و می گیرند و ... با شدت و حدت های مختلفی در اقصی نقاط جهان تحت سلطه سرمایه داری جهانی به نام انقلاب سبز و غیره که انقلاب سفید شاه و مردم که در واقع انقلاب سیاه بود که میلیونها دهقان را سرازیر حاشیه شهرها نمود، از جمله آنها هستند و این سال های یعنی از دهه ی 1970 و مخصوصا 1990 بعد از فروپاشی بلوک دیگر سرمایه داری به نام نامی نئولیبرالیسم اقتصادی، جهانی سازی که باید به نام واقعی اش، یعنی سلب مالکیت از مالکان واقعی یعنی توده زحمتکش دهقان و شهرنشین در سطح جهان نامید -فقیر سازی جهانی، با شدت در سراسر جهان دنبال می شود. مثلا با یورشی که به دهقانان هندی آوردند، فقط در دهه ی 1990 باعث خودکُشی دسته جمعی250 هزار دهقان فاقد زمین شده گردیدند وهم اکنون 50% از مردم هند در فقری مزمن و کُشنده فرو رفته اند و از طرف دیگر سرمایه داران هندی وارد جرگه میلیادرهای جهانی شدند و ساختمانهای 600 آپارتمانی برای مهمانان می سازند که هر طبقه ی برای خود دارای ایستگاه های فرود و برخاست بالگردها می باشند و در دهه 1980 برای اجرای این نوع پروژه ها در آمریکای لاتین بیش از 700 هزار انسان ، کمونیست، فعال اتحادیه های کارگری، مدافعان دهقانان زمین غصب گردیده ، روستا نشینان قتل عام شده بوسیله دولت های نظامی کودتاگر و چوخه های مرگ تربیت شده بوسیله سازمان اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده آمریکا سیا را کشتند و در دریا انداختند تا طعمه تمساح ها گردند و امروزه ما این گردانهای مرگ را در اشکال گوناگون در سراسر جهان و بویژه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، مثل قاتلان زنجیره ای، القاعده، طالبان، داعش و خود دولت هائی همچون رژیم جمهوری اسلامی ایران، عراق، افغانستان، ترکیه و... را داریم که از چنین سیاست کاربردی نشأت گرفته اند.
    در مقابل کارگران و زحمتکشان فقط یک راه و چاره دارند وآن، دست زدن به یک مبارزه ی طبقاتی همه جانبه و با استفاده از همه اشکال مبارزه ی طبقاتی و رویاندن آن به یک انقلاب اجتماعی زیر و رو کننده ی قهرآمیز و در هم شکستن دولت های موجود و ایجاد دولت خودشان در شکل شوراهای مسلح کارگران و دهقانان و یا اشکالی مانند کمونها و کانتونها وغیره. به قول نوآمی کلاین، جهان در بربریت و توحش سرمایه دست و پا می زند و چاره فقط سوسیالیسم کارگران و زحمتکشان است!

    پاسخحذف
  2. منطق کلی صحبت شما قابل اعتنا هست منتها قسمت عمده ای از اطلاعات نوششتتون ناقص و بعضا غلط هست . لطفا بررسی بفرمایید

    پاسخحذف