۱۳۹۳ بهمن ۱۵, چهارشنبه

در تار و پود اشک و خون



در تار و پود اشک و خون
یا
چه کسانی لباس ما و سود بی پایان صنعت پوشاک را تامین و تضمین میکنند؟!


با وجود روزآمد شدن اشکال مناسبات سرمایه دارانه ، اما همچنان تامین نیروی کار ارزان یکی از پایه ای ترین اهرمهای بازتولید سرمایه و تبدیل آن به ثروت در جیب اقلیتی بسیار کوچک است. اقلیتی یک درصدی که بر پایه ی تازه ترین گزارش موسسه ی تحقیقاتی آکسفام تا سال 2016 جمع دارایی ها یشان ، بیشتر از 99 درصد باقی مانده خواهد بود. سهم این 1 درصد بسیار ثروتمند در سال 2009 از مرز 44 درصد و در سال 2014 از 48 درصد تمام دارایی های جهان عبور کرد و در سال 2016 به 50 درصد خواهد رسید ". (1)
چنین حجمی از ثروت چگونه حاصل میشود؟ آیا تبیین مارکس از متافیزیک سرمایه و تاملات او بر کشف منطق سود و ارزش اضافه، که نشان از نابودی خیل عظیمی از انسانهای فاقد ابزار تولید به نفع پویایی سیستم بود، کارایی خود را از دست داده است؟ آیا این ثروت قائم به استعداد ذاتی مدیران شرکتهای فراملیتی است؟ آیا تصویر دیکنزی از صدها هزار بینوایی که برده وار در موسسات معظم تولیدی رنج می برند ، تصویری است تاریخ مصرف گذشته؟
چنین گمان نمی رود . با اینحال و بر اساس " الگوی کلاسیک دموکراسی در داخل و امپریالیسم در خارج "، سطحی از رفاه به گونه ای برای بخشی از مصرف کنندگان کشورهای در حال توسعه تامین میشود تا از سویی از قدرت خرید و لذات مصرف کاسته نشود و از سویی دیگر کمترین توجه ممکن به پس پشت مراکز خرید پر زرق و برق  جلب نگردد. (2)
برای تحقق چنین شرایط ایدئالی ، سرمایه داری بار دیگر کشتی های خود را به سمت حاشیه ی جهان گسیل می کند و " پرولتاریای بومی " را برای بازتولید فلسفه ی جهانی سازی به بند میکشد.
صنعت پوشاک ، درنگ گاهی است که می توان به ساده ترین شکلی از ویترینهای هنریِ آن تا قتلگاه فرودست ترین مردمان جهان فراروی کرد. صنعتی به شدت تخصصی شده که به طور بی وقفه یکی از ابتدایی ترین نیازهای انسان ( تامین پوشاک ) را مدیریت و کنترل می کند. صنعتی که یکی از عامیانه ترین عرصه های درونی سازیِ فلسفه ی " بازار و رقابت آزاد " است . فلسفه ای که با کمک رسانه های جهان آزاد ، جنون مصرف را بازتکثیر میکند وخیل مصرف کنندگان را به سمت فروشگاههای لیبرالیزه  شده ی لباس سوق میدهد! بزرگترین کمپانی تولید پوشاک دقیقا همانها هستند که کلیشه ای ترین " سود کمتر و فروش بیشتر " را به عامیانه ترین گفتمان اقتصاد سیاسی بدل میکنند تا مصرف کننده با هر میزان از درآمد ، خرید فراوان و اقتصادی را تجربه کند.  


در واقع آنچه وبلن در کتاب " نظریه طبقه تن آسا "،  "مصرف تظاهری " می نامد ، درست از همین معرفت شناسی اقتصادی مخاطب مایه میگرد که درک صحیحی از تمایل مشتری با کفِ درآمد به چیستی رنگ لباس و طرح از نگاه آنان دور نمی ماند. (3)آنچه باید از نظر مشتری دور بماند، پروسه ی جانکاهی است که به رونق سوپر مارکتها و زرق و برق ویترینها می انجامد. هیبت مخوفِ چرخه ی تولید که ارتشی از کودکان و تهیدستان دو افتاده ترین نقاط جهان را به خدمت گرفته است تا با کمترین میزان هزینه ی سیاسی و اقتصادی ، بیشترین بهره وری ممکن تامین شود. پروسه ای پیچیده که از لحظه ی پاشیدن بذر در مزارع پنبه تا حمل کالا و تولید مسنوجات و نهایتا خروج پوشاک از ماشین تولید، به بی رحمانه ترین شکلی استمرار می یابد.اجازه بدهید برای حصول درکی ساده از این پروسه، ابتدا سری به مزارع پنبه در ازبکستان بزنیم.  جایی که میلیونها انسان با محرومیت از ابتدایی ترین حقوق خود ، و با معجزه ی دولتی متوحش ، پایه ای ترین ماده یخام صنعت پوشاک را تولید می کنند.ائتلاف کارگری و حقوق بشری با نام " جنبش پنبه " ، در یکی از گزارشات خود ذکر میکند که " با شروع فصل برداشت پنبه در ازبکستان و بسیج عمومی دولت برای برداشت این محصول، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها را تعطیل و استادان، دانشجویان و دانش‌آموزان را مجبور به حضور در مزارع پنبه می کند ". طبق همین گزارش مقامات دولتی همچنین شهروندان آسیب‌پذیر " را با خشونت‌های فیزیکی، اخراج از کار، قطع مزایا و حقوق اجتماعی و حتی قطع حقوق بازنشستگی تهدید کرده است ." (4)
بر اساس گزارشهای مستند دست کم دو میلیون نفر که شامل بیش از پانصد هزار کودم می شوند ، در شرایطی برده دارانه ناگزیر از کار روی این زمینها هستند آنهم در شرایطی که یا اصلا دستمزدی در کار نیست و یا به میزانی بسیار ناچیز خواهد بود.


موسسه ی " ضد برده داری " بریتانیا گزارش می کند که هر فرد در طول روز می بایست مقدار مشخصی برداشت کند که در پایان فصل برداشت به میزان هفتاد کیلو گرم برسد. برای رسیدن به این میزان مشوقهایی در نظر گرفته می شود و البته مجازاتهایی نیز برای کسانی که کار خود را به نحو احسنت انجام ندهند. به گزارش این موسسه کودکانی از کار در این مزارع امتناع یا مبادرت به فرار کنند به اخراج از مدرسه یا ممانعت از تحصیل تهدید می شوند. (5)
بدین شکل است که کمپانیهای تولید پوشاک، بدون آنکه نیاز داشته باشند مستقیما خود را درگیر این پروسه ی بدسیما کنند با کمک از دولتی فاسد، مواد اولیه ی ارزان قیمت را بدست می آورند و بدون کمترین  اعتراض از طرف نهادهای حقوق بشری، محصول مورد نیاز را به تولیدی های شرق آسیا منتقل می کنند.این محصولات پس از برداشت برای تسویه ، خلوص و ترکیب ، روانه ی کارگاهها و کارخانه هایی در بنگلادش می شوند. جایی که زنان و کودکان بسیار مستمند ناگزیرند بین ده تا دوازده ساعت در روز کار کنند. در برخی مواد کودکان به شهرهای محل استقرار کارخانه فرستاده می شوند و آنها تنها یک یا دو بار در طول سال قادر خواهند بود تا با والدین خود دیدار کنند. برخی کودکان نیز همراه والدین خود در خانه های محقر در نزدیکی محل کارخانه ها مستقر می شوند. (6)فرایند سود دهی این صنعت در برخی کشورهای آسیایی نظیر هند، پاکستان و بنگلادش به گونه ای که سن ده سال سن بدیهی برای ورود به بازار کار محسوب میشود. اگر چه در ورود کودکانی در زیر سن ده سال نیز اتفاق شاخصی محسوب نخواهد شد! دستمزدهای این کودکان طبق گزارشی که در سال 2012 از سوی یک سازمان دیده بان حقوق بشر در سوئد منتشر شده است، چیزی در حدود صد و هشتاد تا چهار صد کرون در ماه است. رقمی در برخی گزارشهای مستقل تا پنجاه کرون در ماه نیز گزارش شده است. (7)   


علاوه بر این هستند بسیاری از کودکان در هندستان و پاکستان که دور از دیدگان هر گونه نهاد مسئول در خانه ها کار می کنند. بخشی از این کودکان که تا یک پنجم از کل جمعیت کودکان کار در هندستان را در برمیگیرند، در منازل مشغول تهیه غذا و ارائه خدمات به بزرگسالان کارگر خود هستند.مواد الیافی به کار برده شده در این صنعت نیز دارای میزان بسیاری بالای ریزگردهایی است که براحتی تا اعماق ریه نفوذ میکنند. بیماریهای دستگاه بینایی و عفونتهای پوستی در کنار دسترتسی نداشتن به خدمات اجتماعی و بیمه های درمانی ، ناامنی شغلی روزانه و نیز فقدان اتحادیه های حمایت از حقوق کارگران، وضعیت شاغلان این صنعت را عموما و کودکان به کار گرفته شده در این حوزه به خصوصا به جهنمی تمام عیار تبدیل کرده است. (9)" شرکت‌های چند ملیتی با انتقال بخشی از خط تولید کارخانجات خود به کشورهای آسیایی- بخصوص در این شرایط بحران سرمایه‌داری- در پی یافتن کارگر ارزان قیمت و بدون داشتن هیچ نوع حق و حقوقی می‌باشند. در ضمن ثروتمندان محلی که به جرگه میلیاردرهای جهانی پیوسته‌اند نیز کم نیستند. صاحبان غول فولاد- کمپانی آرسلر- فلز، صنایع  Reliance، صنایع داروسازی Sun ، Wipro  و بسیاری دیگر را می‌توان نام برد. ۱۹/۵ میلیارد دلار سود برای بنگلادش، ۱۶ میلیارد برای ویتنام، ۵/۳ میلیارد برای کامبوج که از حاصل دسترنج ۴ میلیون کارگر در بنگلادش ، ۱/۵ میلیون در ویتنام و ۶۱۵۰۰۰ در کامبوج که در این صنایع مشغول هستند حاصل شده است. " (10)در واقع آنچه فرایند انتقال صنایع به کشورهای در حال توسعه نامیده میشود و کشورهایی نظیر ویتنام، بنگلادش و اندونزی را به عنوان بزرگترین تولید و صادرکنندگان پوشاک جهان معرفی می کند، از یک سو در پای بر اشتهای سیری ناپذیر امپریالیسم برای انکشاف بازارهای بیشتر و بیشتر دارد و از دیگر سو پا بر گرده طبقه ی کارگری بگذارد که  باید در چنین شرایطی به کار کردن ادامه بدهد: " در نیکوماس تنبیه بدنی هم برای کارگرانی که اضافه کاری انجام ندهند بکار گرفته می شود. مثلا مجبور می شوند کارخانه را نظافت کنند و بقیه زمانی را دیگران کار می کنند بدون حرکت در کنار ماشین خود بایستند. در یک مورد کارگری را در یک اتاق دربسته بدون پنکه و بدون اجازه رفتن به توالت تمام روز نگهداشتند. گذشته از این اجبارها، کارگران به دلیل این که دستمزدشان ناچیز است و کفاف مخارج زندگی شان را نمی دهد مجبور به اضافه کاری هستند. از هر ۵ کارگر یک نفر یعنی ۲۰% همه کارگران هفتگی به ۵۰ تا ۶۰ ساعت کار نیاز دارند تا کفاف مخارج زندگی شان را بدهد. این کارگران وضعیت شان از دیگران بهتر است اما اکثر کارگران برای گذران زندگی به ۵۰ تا ۶۶ ساعت کار هفتگی نیاز دارند. یک کارگر دوزنده کارخانه که برای ادیداس و نایکی تولید می کند، می گوید که هر روز باید ۳۵۰ قطعه لباس را به هم بدوزد و برای این که به این هدف برسد باید از ساعت ۷:۳۰ صبح تا ۹ شب کار کند واجازه ندارد قبل از پایان کار به خانه برود. " (11)


از طرف دیگر در مواقع فرا رسیدن بحرانهای گاه و بیگاه سرمایه داری و با توجه به اتصال زنجیر وار تمام شبکه ی جهانی تولید، نوسانات بازار بورس نیویرک می تواند بیش از آنکه دامن سهامداران موسسات مالی را بگیرد، زیر پای همین کارگر بخت برگشته را در حاشیه ای ترین کارگاههای زیر زمینی "جاکارتا" و " دهلی" خالی کند.
از این دست گزارشها و آمار و ارقامی که در مجموع نشان بدهند صدها میلیون انسان تنها در قاره ی آسیا برای تامین مایحتاج بازار مصرف به برده گی واداشته می شوند کم نیست. آنچه اندک تبیین و تحلیل محتوای این گزارشها و شفاف کردن ذهن مصرف کننده نسبت به کالایی که تار و پودی از خون و رنج دارد. باید برای بسیاری از مصرف کنندگان کمپانیهایی نظیر اچ اند ام ، مشخص شود که نه ارزان فروشی هزاران شعبه ی این کمپانی از سر خیر خواهی است و نه کمک سی میلیون کرونی این شرکت به نهادهای کم خاصیتی مانند یونیسف و آنهم برای آموزش و تحصیل کودکان شرق آسیا. (12) شرکتی که بیشترین نقش را محرومیت کودکان این منطقه از جهان در محرومیت از تحصیل و ابتلا به بیماری و مرگ زودرس و رنج و مشقت دائمی ایفا میکند. کمپانی ای که یکی از عمده ترین مشتریان دست به نقد پنبه ی ازبکستان است و بدون کمترین اعتراضی به شرایط مرگ بار محصول بدست آمده، امکان شادی دولتمردان فاسد این کشور و کشورهایی نظیر پاکستان را فراهم می کند.



در ایران نیز  با وجود روند تصاعدی خروج کودکان تهیدست از چرخه ی تحصیل و ورود آنها به بازار کار، نهادها و موسسات بورژوایی با تبلیغات گسترده و بهره گیری از شعارهای عامه پسند، بسیج شبه هنرمندان ، تقلیل کار تشکیلاتی به خیریه و ... دست اندرکار نهادینه سازی کار کودک و گریز ناپذیری منطق توسعه ی سرمایه دارانه از مزایای کودک کارگر هستند. موسساتی که با پشتوانه ی بازوهای آموزشی دولتی ، آموزش حرفه ای کار به کودکان را در دستور کار قرار میدهند و از طرفی با برجسته کردن سویه های فردگرایانه و ذات گرایانه ی بزهکاری ، سعی می کنند کودک خیابانی را از کودک کار منفک کرده و اذهان عمومی را به نفع کارفرمایان دستکاری کنند.

در مجموع چنین به نظر میرسد که تامل بر ساز و کار بهره کشی از نیروی کار ارزان قیمت ، خاصه کودکان کارگر شاغل در صنعت پوشاک می تواند منطق بنیادین این شاخه ی پر منفعت از صنعت را برملا کند . در واقع کثیری از تولید کنندگان و توزیع کنندگان این اجناس با با به کار گرفتن همین منطق است که امکان بقا در بازارهای به شدت نولیبرالیزه شده بدست می آورند. امکانی که باعث می شود کودکان در کشورهایی که با سرعت به سمت جذب شدن در بازارهای جهانی و پروسه ی جهانی سازی پیش می روند ، به سوژه ی حاضر و آماده ی استثمار بدل گردند. 

حداقل کاری که از فعالان عرصه ی دفاع از حقوق و حق کودکی برمی آید تدقیق بر این پروسه و روندهای مشابه تولید و ایضاح آن برای مصرف کننده ای است که علی العموم بدون هیچ گونه آگاهی و تنها با تکیه بر تهیه اجاسی از این دست، به اشتیاق تنبهکاران اقتصادی برای نابودی جان و روح میلیونها کودک ترغیب می شوند. 
این یادداشت بنا ندارد به ارائه ی راه و راهکاری بپردازد اما دست کم شاید بتواند یک بار دیگر امور رومزه ای را که از فرط تکرار به عادت اجتماعی ما بدل شده اند، مورد بازبینی قرار دهد ...



(1) نیمی از ثروت جهانی در دست یک درصد جمعیت جهان http://www.dw.de/%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AB%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/a-18200922(2) رجوع کنید به :
ایدئولوژی نولیبرال  / گردآوری و ترجمه پرویز صداقت ، تهران: موسسه انتشارات نگاه ، 1387(3) نظریه طبقه تن آسا / تورستین وبلن ، ترجمه فرهنگ ارشاد ، تهران : نشر نی ، 1383(4) برداشت پنبه، دانشگاه‌ها و مدارس ازبکستان را تعطیل کرد
http://isna.ir/fa/news/93071609447/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%A7%D8%B2%D8%A8%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86     DEMAND end of cotton crimes from the government of uzbekistan (5)
http://www.antislavery.org/english/campaigns/cottoncrimes/default.aspxTvångs- och barnarbete hos underleverantörer till H&M  (6)
http://www.swedwatch.org/sv/2014/11/28/tvangs-och-barnarbete-hos-underleverantorer-till-hm#(7)http://www.svd.se/nyheter/inrikes/barnarbete-bakom-h-m-plagg_628467.svdhttp://www.va.se/nyheter/2014/09/26/barnrattsfragor (8)
http://www.miljomagasinet.se/artiklar/mode16_3.htm (9)
http://etehadkargar.blogspot.se/2013/11/blog-post_2573.html (10)
http://www.simayesocialism.com/?p=2744(11)
https://unicef.se/partners/hm(12)
                 

۲ نظر:

  1. با تشکر از شما نظرتان خوانندگان بدین مطلب هم جلب می کنم.

    http://www.mobarez-k.com/arshiv/%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1/

    پاسخحذف
  2. http://www.jonge-khabar.com/news/articlencat.php?id=5162&mode=wk

    پاسخحذف